http://s8.picofile.com/file/8301155318/%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%88_%D8%AE%D8%A7%D9%86_%DA%86%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86.gif

داستان سارای یکی از معروف ترین داستان های تراژدی گونه فرهنگ و ادب آذربایجان است که البته این داستان واقعیت دارد . مکانی که این حادثه در آن اتفاق افتاده حوالی رودخانه " آرپا چایی" در جلگه مغان است .

روایت های مختلفی از این داستان از گذشتگان نقل شده ولی بصورت خلاصه در معتبرترین روایت این است که "خان چوبان" چوپانی است که عاشق و دلداده ی دختری به اسم "سارای" می شود . سارای هم عاشقانه خان چوبان را دوست دارد و این دو با هم نامزد می کنند . اما پس از مدتی خان بزرگ منطقه (بزرگترین مقام آن منطقه) پدر سارای ( سارای = ساری :زرد ، آی : ماه ، بدان جهت به سارای ماه زرد می گفتند که موهایش طلایی رنگ بوده است) را فرا میخواند و از او میخواهد که سارای را از نامزدی خان چوبان رها ساخته و او به عقد خان چوبان آید .

سارای ، آن دختر و معشوق با وفای ترک آذربایجانی ، پس از آن که از جریان مطلع می شود و می داند که نمی توانند در برابر خواسته خان بزرگ مقاومت کنند پس از وقوع حوادثی که در نهایت او را در آستانه ازدواج با خان بزرگ قرار داده بود ، خود را به دامان سیل می سپارد و رودخانه آرپا چایی او را با خود می برد و نهایت عشق و وفاداری اش را به خان چوبان ثابت می کند .

همین واقعه دردناک ، پیشرزمینه ای می شود برای سرودن شعرها و ساختن اهنگ و قطعات موسیقی و فیلم هایی در ارتباط با این جریان و به نوعی به بخشی از ادبیات تاریخی و فولکولور و فرهنگ آذربایجان تبدیل می شود . یکی از معروف ترین اشعار که سینه به سینه نقل شده و تا به الان به دست ما رسیده و از سراینده آن اطلاعی نیست شعر زیر است که زیباترین شعر هم می باشد و از روی آن اهنگ های بسیاری ساخته و پرداخته شده است :


گئدين دئيين خان چوبانا

گلمه سين بو ائل موغانا

گلسه باتار ناحق قانا

آپاردي سئللر ساراني

بير آلا گؤزلو بالاني

***
آرپا چايي درين اولماز

آخار سويو سرين اولماز

سارا کيمي گلين اولماز

آپاردي سئللر ساراني

بير آلا گؤزلو بالاني


***
آرپا چايي آشدي داشدي

سئل ساراني قاپدي قاچدي

هر گؤره نين گؤزو ياشدي

آپاردي سئللر ساراني

بير آلا گؤزلو بالاني


***
قالي گتير اوتاق دوشه

سارا يئري قالدي بوشا

چوبان الين چيخدي بوشا

آپاردي سئللر ساراني

بير آلا گؤزلو بالاني

_____

ترجمه فارسي:

به خان چوبان بگویید که این ایل به مغان نیایند

که اگر بیاید به خون ناحق آلوده می شود

سیل سارا را با خود برد ، یک فرزند چشم شهلا را

*

رودخانه آرپا عمیق و آب روانش سرد نیست

همچون سارا عروسی نیست و سیل سارا را برد ، آن فرزند چشم شهلا را

*

رودخانه آرپا پر از آب و سر ریز شد و سارای را ید و فرار کرد

و هر کسی که دید چشمانش پر از اشک شد و سیل سارا را برد ، آن فرزند چشم شهلا را

*

قالی بیاور و در اتاق پهن کن که جای سارای خالی مانده است

و دستان چوپان از دستان سارای خالی گشت و سیل سارا را با خود برد ، آن فرزند چشم شهلا را

__________

دانلود آهنگ آپاردی سللر سارانی :به زودی .در صورت در نیاز اطلاع دهید.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : سارای ,چوبان ,سارا ,آرپا ,ساراني ,شهلا ,گؤزلو بالاني ,سئللر ساراني ,آپاردي سئللر ,رودخانه آرپا ,سارای خالی ,آپاردي سئللر ساراني
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عاشــقان رمـــان خیریه مهر فاطمی استان سمنان دفترچه ی خاطرات حجه السلام محمد حسین بهشتی کلاغ سفید پیکاسو نقش Shannon مهران جعفرخانی نورپردازي نما