(1)
نرگس؛ صبح زود 31 شهریور، با نوازشهای مادرانه از خواب بیدار شد. با لبخندهای پدر بزرگ و مادر بزرگ صبحانه خورد تا برای رفتن به مدرسه آماده شود. او مثل همه بچه های سال اولی، برای روز اولِ سال اولِ مدرسه، راهی مدرسه شد، دوست پیدا کرد، خندید و بازی کرد. امسال، جشن شکوفه های روستای زنگی کلای مازندران، میزبان نرگس دختر اسماعیل، همان که چند ماه پیش در حلب به شهادت رسید، بود. با این همه مهربانی، دل نرگس تاب نیاورد و بعد از مدرسه مستقیم رفت گار شهدا، تا با یاد او آرام شود. نرگس وقتی برای دیدار پدر می رود، تا روی سنگ مزار و به گمان بغل کردنش نخوابد، آرام نمی گیرد. نرگس امروز هم همین کار را کرد
___________________________________________________
(2)
ریحانه؛ دختر 7 ساله گیلانی؛ امروز 31 شهریور و صبح اولین روز مدرسه، صبحانه خورد، لباس مدرسه پوشید، قرآن را بوسید و یکراست رفت مزار شهدای رشت تا با اجازه پدر راهی کلاس درس شود. اصولاً ریحانه بابایی است! به همین دلیل اولین کاری که کرد، رفتن بالای سر پدر بود تا آرام بگیرد، آنوقت عکسش را ببوسد و بعد پی مدرسه و درس برود. جشن شکوفه های دبستان علامه طباطبایی رشت، امسال میزبان ریحانه است. پدر ریحانه حامد است که در حلب سوریه نبرد نصر (2) به شهادت رسید.نبرد نصر(2) بهمن ماه سال گذشته در شمال حلب انجام و منجر به فتح دو شهر نبل و اهرا شد.
منبع : فارس
یک . http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13950631000891
دو . http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13950631001134
درباره این سایت